روزی دختر و پسر جوانی در پارک کنار هم نشسته بودند
و در مورد آینده صحبت می کردند.
کمی دورتر از آنها نیز پیرمرد و پیرزنی روی نیمکتی نشسته بودند و پیرمرد
به حالتی عاشقانه سرش را روی شانه های پیرزن گذاشته بود.
موضوعات مرتبط: داستان های کوتاه و آموزنده ، ،
برچسبها: داستان عاشقانه , داستانک , عشق پایدار , داستان کوتاه ,
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 36 صفحه بعد